یار
قطره قطره اشک هایم را نثار دلتنگی ام برای تو می کنم
کاش می دانستی که دوریت چه عذابی ست
انگار مرگ تدریجی من در راه است
دلم برایت تنگ است
خیلی تنگ
دوستت دارم و نمی دانم با این عشق به کجاها خواهم رفت
ولی یک جیز را خوب می دانم
نمی توانم فراموشت کنم
حتی اگر تمام دنیا دست به دست هم بدهد تا من وتو از هم دور باشیم
باز دلم فقط مال توست و روحم همیشه یاد تو
کاش می دانستی هر شب تا به اندازه ی تمام ستاره های آسمان اشک نریزم خواب به چشمانم نمی آید
می دانم ای یار من ای بهنرین
هیچ گاه کسی را به اندازه ی تو دوست نخواهم داشت
یار من با من باش
به تو سوگند می خورم که تک ستاره ی آسمان دلم هستی و خواهی ماند
کاش می دانستی که دوریت چه عذابی ست
انگار مرگ تدریجی من در راه است
دلم برایت تنگ است
خیلی تنگ
دوستت دارم و نمی دانم با این عشق به کجاها خواهم رفت
ولی یک جیز را خوب می دانم
نمی توانم فراموشت کنم
حتی اگر تمام دنیا دست به دست هم بدهد تا من وتو از هم دور باشیم
باز دلم فقط مال توست و روحم همیشه یاد تو
کاش می دانستی هر شب تا به اندازه ی تمام ستاره های آسمان اشک نریزم خواب به چشمانم نمی آید
می دانم ای یار من ای بهنرین
هیچ گاه کسی را به اندازه ی تو دوست نخواهم داشت
یار من با من باش
به تو سوگند می خورم که تک ستاره ی آسمان دلم هستی و خواهی ماند